• وبلاگ : بيا با هم تا به دريا برسيم
  • يادداشت : باران که مي بارد تو مي آيي...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 9 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + آسمان 
    باران که مي بارد تو ميآيي ..باران گل باران نيلوفر..باران مهر وماه م آيينه..باران شعر و شبنم و شبدر..باران که ميبارد تو در راهي/ ازدشت شب تا باغ بيداري /از عطر عشق و آشتي لبريز /با ابر و آه و اسمان جاري....غم ميگريزد غصه ميسوزد /شب ميگدازد سايه ميميرد/تا عطر آهنگ تو مي رقصد تاشعر باران تو ميميرد/از لحظه هاي تشنه ي بيدار تا روزهاي با تو باراني.. غم ميکشد ما را و مي بيني /دل ميکشد ما را و تو ميداني......دل ميکشد ما را و تو ميداني.........فکر کنم جواب تمامي سوالها تو همين شعر اومده باشه...وقتي گفتي:امروز اينقدر حرف براي زدن زير بارون داشتم ، ............اما حيف ،حيف که ديگران مثل من زير بارون بودن رو درک نميکنن...من اين حس و تجربه کردم .ولي پيشنهاد ميکنم اينم تست کني ...با صدا بلند هر چي ته دلته بريزي بيرون اونوقت مي فهمي همون فرشته هايي که دونه دونه قطره ها رو ميارن رو زمين دونه دونه حرفاتو با خودشون مي برن بالا.خيلي متنت قشنگ بود شاد باشي و قدرتمند ....